سه شب پیش، یه دوست خیلی خوب رو از دست دادم.
یه دوستی که نوزده سال بود میشناختمش و من سی و هشت سالمه.
یکهو تصمیم گرفت که از زندگیم بره بیرون و این قبولش برای من سخته
این رو اینجا مینویسم که یادم بمونه حسی رو که الان دارم. گیجی و گریه و دلتنگی.چقدر شبها که حرف زدیم، چقدر خندیدیم، چقدر گریه کردیم.
شب...برچسب : نویسنده : dsleeplessinboston0 بازدید : 48 تاريخ : شنبه 31 تير 1402 ساعت: 0:10